..

شنبه، فروردین ۲۹، ۱۳۸۳

نمیتونم تصور کنم !
وقتی به موزیک گوش میدم .. اون موقع که میرم تو اون فضای مورد علاقم .. همش جای تو رو حس میکنم.
نمیتونم قبول کنم که تو نباشی !
چطوریه که حضور بی صدای تو توی خصوصی ترین فضای ذهنی من هم برام عادت شده.

یه رویای جذاب و دوست داشتنی از یه چیزی که نمیشناختم ولی حسش میکردم از اون اول که به دنیا اومدم ..
با حضورت اون حس رو برام معنی کردی و تجسم بخشیدی بهش. حالا دیگه اون حس رو به اسم تو میشناسم.
در حقیقت من همیشه با حضور تو لذت رو شناختم ..
من همیشه مست بودم.

حالا که باید بشکنمت با مشکل مواجهم، به یه چیزی وصل شدی که از بین رفتنی نیست!
من بت پرستم.


هیچ نظری موجود نیست: